سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بنده آجل و پایان آن را مى‏دید ، با آرزو و فریبندگیش دشمنى مى‏ورزید . [نهج البلاغه]

چشم ما خواب رفتنی نیست

ارسال‌کننده : محسن ظ در : 90/5/5 10:54 عصر

هرچه کردم خود کردم چرا ...

حرف دل را باید آرام گفت

حرف دل شنیدنی نیست

غم زدگان را عزاداری نیست

غم زده چی که با ما کاری نیست

مستاجر شهر که هستیم هنوز

دوستان همه در خوابیم دل که مسافر خانه نیست

بی خانمان از چه بی خانمانند ؟

مگر آسمان در گرو کیست ؟

دل را به امید کسان هیچ کاری نیست

گرچه من خود کور شدم

شادمانم که بوی گل دیدنی نیست

با که روم کجا روم

این همه غربت مگر کافی نیست

گرچه ما خود لالایی خواندیم اما

چشم ما خواب رفتنی نیست ...

....

 




کلمات کلیدی :